درس


اتش بدون دود

زنی مشغول درست کردن تخم مرغ برای صبحانه بود.

 

ناگهان شوهرش سراسیمه وارد آشپزخانه شد و داد زد :

 

مواظب باش ، مواظب باش ، یه کم بیشتر کره توش

 

بریز….

 

 

وای خدای من ، خیلی زیاد درست کردی … حالا برش

 

گردون … زود باش

 

باید بیشتر کره بریزی … وای خدای من از کجا باید کره

 

بیشتر بیاریم ؟؟ دارن می‌سوزن مواظب باش ، گفتم مواظب

 

باش ! هیچ وقت موقع غذا پختن به حرفهای من گوش

 

نمی‌کنی … هیچ وقت!! برشون گردون ! زود باش !

 

دیوونه شدی ؟؟؟؟ عقلتو از دست دادی ؟؟؟ یادت رفته

 

بهشون نمک بزنی … نمک بزن … نمک …

 

زن به او زل زده و ناگهان گفت : خدای بزرگ چه اتفاقی

 

برات افتاده ؟! فکر می‌کنی من بلد نیستم یه تخم مرغ ساده

 

درست کنم؟

 

شوهر به آرامی گفت : فقط می‌خواستم بدونی وقتی دارم

 

رانندگی می‌کنم، چه بلائی سر من میاری.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در چهار شنبه 13 ارديبهشت 1391برچسب:,ساعت 3:9 توسط مژگان| |


Power By: LoxBlog.Com